استیضاح پر شائبه
* دکتر ژاله حساسخواه
روزهای حساسی را میگذرانیم؛ از یک سو نمایندگان سیاسی کشور در سطح بینالمللی مشعول تلاش برای رفع تحریمهایی هستند که به دلیل ادبیات و عملکرد ناپخته همتایان سیاسیشان در دورههای گذشته به این ملت تحمیل شده و از سوی دیگر، دولتمردان در سطح داخلی مشغول تلاش برای خروج از فلاکت اجتماعی حاصل از رکود تورمی، آلودگیهای بهداشتی و زیست محیطی، فساد اجتماعی، اقتصادی و در یک کلام، بیاخلاقی گسترده هستند و دارند با عوارض سوء مدیریتهای دولتهای نهم و دهم و عواقب و عوارض آن بر اقتصاد، تولید، اشتغال و صادرات و واردات و… که کشور را در وضعیت بحرانی قرار داده است دست و پنجه نرم میکنند.
در چنین شرایطی، به غیر از جمعیتی که هیجگاه موضعی نداشته است، سه عکسالعمل از سوی سه دسته از آحاد جامعه مشاهده می شود؛ نخست از سوی آنان که راه رسیدن به آرامش و ثبات نسبی در جامعه را در حمایت از برنامههای ملی و بینالمللی رییس جمهور می بینند؛ دیگر از سوی دسته دوم که میترسند و میترسانند تا در جامعه حس تردید القا کنند؛ و در نهایت از سوی دسته سوم که پایمردانه ایستادهاند تا به قیمت قربانی کردن همه منافع ملی، شاید بتوانند اندکی از منافع شخصی گذشته را باز پس ستانند که صد البته در شرایطی که منطقه برای مسلمانان بحرانی است، مخدوش کردن تلاشهای دولت، هیچ توجیهی ندارد و اقداماتی که صورت میگیرد، بدون تردید نه از تدبیر سیاسی و نه حتی از درک متعارف یک شهروند ساده از جامعه پیرامونش حکایت دارد و درواقع تداعی کننده جمله معروفیست که بزرگ دولت قبل میفرمود: «امروز به دنیا اعلام مىکنم که این قطار نه ترمز دارد ونه دنده عقب!».
از نمونه این اقدامات عجیب، طرح پر شائبه استیضاح وزرای دولت یازدهم است؛ وزرایی که هنوز یکسال کامل از زمان آغاز کارشان سپری نشده است، که این خود نشان از بیترمزی قطار مخالفان در حرکت رو به جلویشان به هر بهایی برای ایجاد اختلال در مسیر حرکت دولت منتخب است.
اعلام وصول طرح استیضاح از وزیر محترم وزارتخانه کلیدی علوم، تحقیقات و فناوری هم از این دست می باشد. وزارتخانهای که در راس آن یکی از فرزندان نخبه این کشور، یک تنه اقدام به رنسانس علمی و خانه تکانی در دانشگاهها نموده است. دانشگاههایی که طی سالهای اخیر جولانگاه میهمانانی بودند که تعبیرشان از علم با عرف معمول دانشگاهی متفاوت بود. از این رو دانشگاهیان، که خود از اوضاع بیکیفیت علمی به دلیل سیاست تساهل و تسامح در خصوص جذب طرفداران دولت قبل، چه در سطح دانشجو و چه در سطح استاد آگاهند و نیک دیدهاند چگونه با اعلام دلواپسی عدهای از وضعیت فرهنگی دانشگاهها، دانشجویان و اساتید نخبه یا اخراج، یا خانه نشین و یا مجبور به مهاجرت گردیدهاند، از بی منطقی این طرح به شدت به خشم آمدهاند و برخلاف اظهارات سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس که استیضاح وزیر علوم را به خاطر تندرویهای او پیرامون عزل و نصب در دانشگاهها و وزارتخانهها برشمردند و ایشان را متهم به کار خلاف روش اعتدال دولت نمودهاند، ریشه این استیضاح را در حسابکشیهای شخصی میبینند.
طرح استیضاح وزیر محترم علوم در حالی صورت میگیرد که عمده اهالی دانشگاه پس از یک زمستان سرد، تازه احساس میکنند عزت به خانهشان بازگشته و به مهمانیهای ناخوانده در دانشگاهها پایان داده شده است. میهمانیها و میهمانانی که به دلیل نقض پروتوکلهای آکادمیک در سطح ملی و بینالمللی، چهره علمی کشور را تا بدانجا مخدوش کردهاند که جهان به تولیدات علمی این کشور سرفراز، با دیدهی تردید مینگرد.
حال پرسشی که برای دانشگاهیان کشور مطرح میشود این است که آیا نمایندگان طراح استیضاح نمیبینند که سیاست یک بام و دو هوا را در پیش گرفتهاند و در حالیکه شعار میدهند جامعه دانشگاهی ما امروز به فضای سالم، به دور از تنش و برخوردهای سیاسی و جناحی در رسیدن به افق توسعه واقعی نیاز دارد، اما خود برخلاف مصالح و منافع نظام، درآستانه بازگشایی دانشگاهها و آغاز سال تحصیلی جدید، زمینه بیثباتی و اغتشاش مدیریتی را در این مراکز کلیدی ایجاد می کنند؟ شایستهتر آن بود که این نمایندگان محترم، همسو با ملت، چنین وزیرانی را که راهی به جز راه قانون در پیش نگرفتهاند را از طریق استحباب، تشویق نمایند، نه از طریق استیضاح، تنبیه! نمایندگان محترم باید به تمامی شائبههای موجود پیرامون سوء استفاده از جایگاه قانونی خود و بهرهبرداری از رانتهای علمی و استخدامی برای خود و خانوادههایشان پاسخ دهند و به طور شفاف اعلام دارند که وزیر محترم علوم به کدامین گناه به مسلخ میروند؟ به جرم خانه تکانی علمی در دانشگاهها، به جرم احقاق حق تعدادی از دانشجویان مغضوب که مغرضانه و کینهتوزانه از حق اساسی ادامه تحصیل، به دلیل فعالیت مدنی و حمایت از هر کاندیدای غیر خودی، محروم شده بودند؟ آیا استیضاح وزیر برای اهمیت دادن به آلام دانشگاهیانی است که در سالهای گذشته، به دلایل غیر علمی منزوی شده بودند؟ آیا ایشان را برای احترام به آرای دانشگاهیان در انتخاب روسای دانشگاههای خود استیضاح میکنند و یا شاید برای بازگرداندن جایگاه انجمنها و شوراهای مشورتی در دانشگاه و در یک کلام برای احیای اخلاق دانشگاهی در بزرگتربن کانون علمی کشور؟
از نمایندگانی که طراح طرح پر شائبه استیضاح بودهاند درخواست میشود، صادقانه و خالصانه به دانشگاههای حوزه انتخابیه خویش سری بزنند و بینند چند درصد از آنها با ایشان همصدا هستند. اگر این تعداد ۱+۵۰ است که مختارند از حق نمایندگیشان در استیضاح وزیر استفاده نمایند؛ در غیر اینصورت، معنی واژه نمایندگی را حرمت گذارند و در این آخرین دورهای که چنین ردای مسؤولیت آوری را بر تن دارند، منافع کشور و عافیت خویش را قربانی خط و خط بازی سیاسی نکنند. والسلام.
*عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان